۱۳۹۲ آبان ۱۴, سه‌شنبه

کوه شاه - محمد رضا عالی پیام - هالو

ای دشمن ار تو سنگ خاره ای من آهنم ....جان من فدای خاک پاک میهنم 

اجرای شعر بسیار جالب کوه شاه شاعر مبارز طنز پرداز عالی پیام توسط ایشان در کنار پرچم خرچنگ نشان جمهوری جنایتکاران اسلامی که اتفاقا اینبار هماهنگی خوبی با این اجرا دارد و در پایان اجرای سرود زیبا و میهنی ای ایران
آنان که کوه را به طمع جابجا کنند .... آیا بود که یک سر سوزن حیا کنند ؟
بلعیده اند جنگل و صحرا و رود را .... شد وقت آنکه کوه به زیر عبا کنند
اینک رسیده نوبت کرمان و کوه شاه .... تا قامت بلند تو ای قله تا کنند
سیری ندارد این شکم پیچ پیچشان .... این کوه را چگونه در آن معده جا کنند
ای کوه شاه نام خودت را امام کوه کن .... تا مگر که دامنه ات را رها کنند



http://www.youtube.com/v/5cPDdqpEpZ8?version=3&autohide=1&feature=share&autoplay=1&autohide=1&attribution_tag=wRnYfFJ9-5qqKyjsHcsaLw&showinfo=1

۱۳۹۲ مهر ۱, دوشنبه

Tell Me Why به من بگو چرا؟

در رویاهایم  کودکان میخوانند
 ترانه ای از عشق برای هر پسر و  هر  دختر
 آسمان  آبی است و مزارع سبزند
و خنده زبان مردم دنیاست
 اما بعد  از خواب  بر میخیزم  و آنچه میبینم  دنیایی است پر از مردم محروم
به من  بگو چرا ؟

۱۳۹۲ شهریور ۲۵, دوشنبه

بخوانید و بدانید که چگونه بر سر ایران و ایرانی‌ کلاه گذاشتند تا بتوانند به مدت زیاد تا فتح نابودی ایران و سالهای طولانی کلاه ایرانی‌‌ها را بردارند

خمینی هندی زاده که بود ؟

براساس اسناد و مدارک خمینی بارها فامیلی خود را عوض کرده است : نخستین فامیلی پدربزرگ و پدر و خود خمینی ”هندی” بوده و بعد وقتی به قم میرود فامیلی خویش را به موسوی خمینی تغییر میدهد که مهر خود را هم با نام روح الله موسوی درست میکند و پس از چندی دوباره شناسنامه ای با فامیلی جدید مصطفوی میگیرد و در اسناد و مدارکی که پس از تبعید رضا شاه به دست انگلیسی ها و حمایت خمینی از آقای کاشانی دیده میشود از او با نام حجت الاسلام موسوی نام برده شده است و بر اساس اسناد و مدارک, خمینی دارای سه شناسنامه بوده است: اولی با فامیلی هندی از ثبت احوال شهر خمین توسط حسینعلی بنی آدم ثبت شده است و دومین شناسنامه با فامیلی موسوی خمینی از ثبت احوال شهرقم ثبت شده است و سومین شناسنامه با فامیلی مصطفوی از ثبت احوال شهر گلپایگان توسط جعفری نژاد ثبت شده است و پس از تشکیل جمهوری اسلامی, خمینی سعی کرد تمام سوابق خویش با فامیلی هندی و موسوی خمینی را از بین ببرد و عکسی که حکومت از شناسنامه خمینی نشان میدهد و در اینترنت قابل مشاهده است با نام روح الله و فامیلی مصطفوی است!!!
آیت الله پسندیده در کتاب خاطراتش میگوید:”حادثه جالبی که به هنگام صدور سجل (شناسنامه) پیش آمد, اعتراض مردم به نوشتن نام زنانشان بود (البته ایشان به عمد گویا فراموش کرده اند که آخوندها مردم را علیه رضا شاه تحریک میکردند, زیرا اولین قانون معروف به سجل احوال و یا آمار و ثبت احوال در ۱۴خرداد ۱۳۰۴ با پیگیری رضا شاه در پنجمین مجلس شورای ملی به تصویب رسید و آخوندها به مردم میگفتند که رضا شاه با تصویب این قانون به دنبال نابودی دین اسلام ناب محمدی است, او آمده و میخواهد اسم زن های شما را بنویسد و گفتن اسم زن و مادر به نامحرم جایز نیست.) ” و آیت الله پسندیده ادامه میدهد که:”ما فامیلی هندی را ثبت کردیم و بعدها چون فامیلی هندی شبهه وابستگی به انگلیسی ها را پیش میاورد من و روح الله (خمینی) فامیلی خود را عوض کردیم (جالبه نمیگن که چرا فامیلیشان شبهه وابستگی به انگلیسی ها را داشت) برای همین من فامیلی پسندیده را برای خود انتخاب کردم و روح الله فامیلی اش را به مصطفوی تغییر داد اما برادرمان نورالدین فامیلی اش هندی ماند و برای همین ما سه برادر, سه فامیلی متفاوت پیدا کردیم”!
و جالب است که سه مطلبی که رشیدی مطلق در۱۷ دی سال ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه بدان اشاره کرد حقیقت داشت یعنی: ۱) تبار هندی خمینی,۲) همکاری چپ ها و توده ایها با آخوندها و مذهبی ها علیه شاه (در هنگام تشکیل نظام جمهوری اسلامی به رهبری خمینی شاهد همکاری چپ ها از جمله توده ای ها و بویژه فداییان اکثریت در شناسایی و لو دادن مخالفان خمینی بودیم) و ۳) اینکه در آن مقاله نوشته بود چون خمینی در میان روحانیون عالی مقام کشور با همه حمایت های خاص موقعیتی بدست نیاورده بود در پی فرصت می گشت که به هر قیمتی هست خود را وارد ماجراهای سیاسی کند و اسم و شهرتی پیدا کند (شاهد ماجرا نزدیکترین فرد به خمینی که شاگرد خمینی در حوزه بود و کسی است که برای خمینی نظریه ولایت فقیه را درست کرد یعنی آیت الله منتظری است که در خاطرات خود نوشته...اظهار مرجع تقلید بودن خمینی بعدها به درخواست منتظری و توسط آیت الله شریعتمداری برای حفظ جان خمینی و رهانیدن او از خطر اعدام به علت بلوایی که در مخالفت به انقلاب سفید شاه و حمله به قانون دادن حق رای به زنان راه انداخته بود و مذهبی ها را تحریک به حمله به دولت نموده بود انجام شد.
عنوان: طرفداران و رسانه های حکومتی او را «امام خمینی» مینامیدند و رسانه رادیویی انگلستان بی بی سی فارسی از دیده شدن تصویر خمینی در ماه خبر میداد و پس از مرگش مقام های حکومتی با شنیدن و ذکر نام پیامبر یک بار و با شنیدن و ذکر نام خمینی سه بار صلوات میفرستند!
نام و نوع حکومت: جمهوری اسلامی, ولایت فقیه که بعدها به ولایت مطلقه فقیه تغییر پیدا کرد.
دیدگاه خمینی: دیدگاه های خمینی آنهم در عصر تکنولوژی و قرن ها پس از انقلاب صنعتی و عصر رنسانس به قدری عجیب,عقب مانده و واپس گرایانه و متحجرانه است که حیرت آدمی را برمی انگیزد که حتی دست نوشته هایش در کتاب رساله و توضیح المسائل و کتاب تحریر الوسیله اش دستمایه طنز بسیاری از هنرمندان قرار گرفته است و از جمله زنده یاد فریدون فرخزاد با اشاره به مطلبی که خمینی نوشته که: ”اگر در هنگام زلزله شخصی در طبقه دوم و عمه ایشان در طبقه زیرین خوابیده باشد و بر اثر تکان های حاصل از زلزله آن شخص بر روی عمه خود بیافتد، بچه ای که از این ماجرا حادث می شود حلال زاده است.” میگوید: ” کی تو زلزله رو عمه اش می افته؟ آخه این چه دینی (است)؟
یکی از جمله های معروف خمینی: ” اقتصاد مال خر است’ ‘ میباشد. تمام افرادی که با خمینی سر و کار داشتند همگی بر تندخو بودن خمینی تاکید میکنند, خمینی حتی در سخنرانی های عمومی خود و در جلو دوربین ها اگر کسی بی موقع شعار میداد و حرفش را قطع میکرد با عصبانیت به او تشر میزد و خشمگینانه به او میتوپید. خمینی از جمله آخوندهایی بود که با گروه تروریستی فدائیان اسلام و نواب صفوی ارتباط داشت و آنهارا برای کشتن آقای سید احمد کسروی (تاریخ‌نگار، زبان‌شناس، پژوهش‌گر، حقوق‌دان و اندیشمند ایرانی که به عنوان استاد ملی گرای حقوق در دانشگاه تهران تدریس می کرد) تحریک کرد و سرانجام آقای سید احمد کسروی توسط گروه تروریستی فدائیان اسلام به ضرب گلوله و ۲۷ ضربه چاقو ترور شد و از اینجا میتوان فهمید ریشه قتل های زنجیره ای نویسندگان و اندیشمندان که در زمان رفسنجانی و خاتمی رخ داد از کجا ناشی میشود و بعدها خمینی همین حکم ترور را برای سلمان رشدی که نویسنده بود هم داد و با وجود فتوای خمینی و جایزه هنگفت و میلیونی که برای قاتل سلمان رشدی در نظر گرفتن اما از جمعیت یک میلیاردی مسلمانان جهان کسی به فتوای او اهمیت نداد و حتی ولایتی در یک مصاحبه با خبرنگاران خارجی اعلام کرد این فتوا شامل مرور زمان شده است. در همان سالهای ترورآقای سید احمد کسروی, خمینی مخفیانه کتابی را به نام کشف الاسرار چاپ کرد که در آن با نشانه های جوامع مدرن شدیدن مخالفت کرده و خواستار اجرای قوانین شریعت اسلامی شده بود و نظریه های بسیار تند و متحجرانه ای را بیان کرده بود.

خمینی که نتوانسته بود در حوزه برای خود جایگاه درخوری درست کند و نطراتش مورد تایید آیت الله بروجردی قرار نمیگرفت و دچار سرخوردگی شده بود. بنا بر مدارک و شواهد تاریخی پس از فوت آیت الله بروجردی هم با اینکه خمینی فردی مسن و ۶۰ ساله بود مردم به عنوان مرجع تقلید به سمت او نیامدند (رجوع شود به خاطرات نزدیکترین فرد از یارانش به او در آن سالها یعنی آیت الله منتظری و در آن زمان آیت الله سید محمد‌کاظم شریعتمداری به همراه آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی و آیت الله مرعشی نجفی در قم با استقبال مردمی مشهور به آیات ثلاثه شدند که بلندپایه‌ترین روحانیون و مراجع ایران به شمار می‌آمدند) و خمینی سعی کرد این سرخوردگی را از طریق مخالفت با شاه و افتادن اسمش در دهان مردم جبران کند و در هنگام تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید شاه که اعلام شد که شاه قصد دارد این لوایح را به رفراندوم گذاشته و از تصویب مردم ایران بگذراند (که شامل شش اصل اولیه بود که بعدها معروف به «لوایح ششگانه» شد وچند اصل دیگرهم به آن افزوده شد و عبارت بودند از:
اصل اول – اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی
اصل دوم – ملی کردن جنگل‌ها و مراتع
اصل سوم – فروش سهام کارخانجات دولتی به بخش خصوصی و مردم
اصل چهارم – سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها
اصل پنجم – اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان
اصل ششم -ایجاد سپاه دانش
اصل هفتم – ایجاد سپاه بهداشت
اصل هشتم – ایجاد سپاه ترویج و آبادانی
اصل نهم – ایجاد خانه‌های انصاف و شوراهای داوری
اصل دهم – ملی کردن آب‌های کشور
اصل یازدهم – نوسازی شهرها و روستاها با کمک سپاه ترویج و آبادانی
اصل دوازدهم – انقلاب اداری وانقلاب آموزشی
اصل سیزدهم – فروش سهام به کارگران واحدهای بزرگ صنعتی یا قانون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی
اصل چهاردهم – مبارزه با تورم و گران فروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان
اصل پانزدهم – تحصیلات رایگان و اجباری
اصل شانزدهم – تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسه‌ها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران
اصل هفدهم – پوشش بیمه‌های اجتماعی برای همه ایرانیان
اصل هیجدهم – مبارزه با معاملات سوداگرانه زمین‌ها واموال غیرمنقول و …)
خمینی شروع به تحریک مردم و مخالفت کردن با دادن زمین های کشاورزی به دهقانان توسط شاه که خان ها و فئودال ها به زور اسلحه و تفنگچی از کشاورزان گرفته بودن و همچنین دادن حق رای به زنان ایرانی و حق عضویت زنان ایرانی در مجلس های شورای ملی و سنا توسط شاه نمود و خمینی از دهقانان میخواست زمین ها را به عنوان زمین غصبی پس بدهند! و به مردم میگفت که شاه با دادن حق رای و حق عضویت در مجلس های شورای ملی و سنا به زنان میخواهد زنانتان را از خانه ها بیرون بیاورد و آنها را فاسد کند و خطاب به شاه گفت:”به زن ها حق رای داده اید, تساوی حقوق زن و مرد رای عبدالبهاء است وآقای شاه هم میرود آن بالا میگوید تساوی حقوق زن و مرد, آقا این را به تو تزریق کرده اند که بگویند بهایی هستی که من بگویم کافر است بیرونت کنند” و پس از بی اهمیتی شاه و مراجع تقلید معروف به آیات ثلاثه به سخنان خمینی و شروع تصویب لایحه حق رای به زنان و قانونی شدن آن, خمینی درتاریخ ۲۲ اسفند سال۱۳۴۱ بیانیه ای منتشر کرد و در آن حتی از گفتن جمله های دروغ هم دریغ نکرد و بدین صورت گفت:
”بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
دستگاه حاکمه ایران به احکام مقدسه اسلام تجاوز کرد و به احکام مسلمه قرآن قصد تجاوز دارد.
نوامیس مسلمین در شرف هتک است و دستگاه جابره با تصویبنامههاى خلاف شرع و قانون اساسى مىخواهد زنهاى عفیف را ننگین و ملت ایران را سرافکنده کند.
دستگاه جابره در نظر دارد تساوى حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند، یعنى احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنى دخترهاى هیجده ساله را به نظام اجبارى ببرد(!) و به سربازخانه ها بکشد(!)، یعنى با زور سرنیزه دخترهاى جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.
هدف اجانب، نابودى اسلام و روحانیت وهدف اجانب قرآن و روحانیت است. دستهاى ناپاک اجانب با دست این قبیل دولتها قصد دارد قرآن را از میان بردارد و روحانیت را پایمال کند, روحانیت امسال عید ندارد, من این عید را براى جامعه مسلمین عزا اعلام میکنم و …”(کتاب مجموعه ای از مکتوبات, سخنرانی ها, پیام ها و فتاوی امام! خمینی, صفحه ۳۵)
خمینی به حدی دارای تکبر و سرخوردگی ناشی از محبوبیت مراجع تقلید معروف به آیات ثلاثه است که با این بیانه میخواهد خودرا بالاتر از مراجع تقلید آیات ثلاثه قرار دهد و برای کل جامعه مسلمین از طرف خودش حکم میدهد که امسال به خاطر دادن حق رای به زنان عید ندارند! خمینی حتی به این بیانه هم بسنده نمیکند و در بیانیه ای با حالت امری خطاب به مراجع تقلید برای تحت فشار گذاشتن آنها میگوید:
”بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت ذی شرافت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام دامت برکاتهم
عظّم الله تعالی اجورکم
چنان که اطلاع دارید، دستگاه حاکمه می خواهد با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه اسلام قیام و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر می اندازد. لذا این جانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر عجل الله تعالی فرجه جلوس می کنم و به مردم اعلام خطر می نمایم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبت های وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته .” (کتاب مجموعه ای از مکتوبات,سخنرانی ها,پیام ها و فتاوی امام! خمینی, صفحه ۳۴) و شاه بی اهمیت به هیاهوی خمینی همانطور که گفته بود لوایح قانونی را به رفراندوم گذاشت و مورد تصویب مردم ایران قرار گرفت. تحریک مردم توسط خمینی و توهین علیه شاه و ایجاد بلواهای گوناگون را خمینی ادامه میدهد که در آخر, شاه دستور بازداشت خمینی را میدهد و از آنجا که طبق قانون اساسی مشروطه مجتهدین و مراجع تقلید مصونیت از محاکمه داشتند و خمینی به عنوان مرجع تقلید معروف نبود، لذا قصد محاکمه وی را داشتند و برای نجات خمینی از اعدام, آیت‌الله شریعتمداری یکی از مراجع تقلید معروف به آیات ثلاثه به تهران رفت وخمینی را به عنوان مرجع معرفی کرد تا از اعدام وی جلوگیری کند و جان خمینی را نجات میدهد و در سال های بعد خمینی برای تحریک مردم علیه شاه به فرانسه یعنی همان کشورغربی که خمینی آن ها را اجنبی و دشمن اسلام و قرآن میدانست رفت و در خانه ویلایی در باغی در منطقه خوش آب و هوای نوفل لوشاتو فرانسه در آزادی کامل به سخنرانی و مصاحبه های گوناگون پرداخت و سخنرانی و بیانیه هایش علیه شاه با استقبال رسانه های غربی بویژه رادیو بی بی سی انگلیسی ها قرار گرفت و تبلیغات وسیع و گسترده ای به نفع خمینی توسط رسانه های غربی انجام شد و سخنان خمینی بلافاصله توسط رادیو بی بی سی فارسی انگلستان برای مردم ایران مخابره میشد
مرتضی پسندیده برادر بزرگ و ناتنی (از پدر یکی بودن) خمینی، به صراحت اعلام کرد که پدربزرگش از هند آمده و بالاتر از اسم اجداد خود را در هند نمیتواند بیاد بیاورد(یعنی شجرنامه دال بر سید بودن ندارند) و راجع به پدر خمینی یعنی مصطفی هندی هم آیت الله مرتضی پسندیده میگوید:”پدرمان چند سالی از خمین رفت تا در پیش مراجع اصفهان و نجف تحصیل کند” و جالب است که او ادامه میدهد که:”اسامی اساتید پدرمان در اصفهان و نجف در خاطرم نیست ولی میدانم از مراجع بوده اند”! و جالبتر آنکه محقیقین نتوانستند کوچکترین اثر و نشانی از وجود و حضور مصطفی هندی در هیچ کدام از مراکز مذهبی پیدا کنند و به جای آن نشانه هایی از رد پدر خمینی (مصطفی هندی) در هند و عضویت در انجمن فراماسنری اخوّت وهمکاری مصطفی هندی در ایران با شرکت نفت انگلستان و ایران و فردی که به ظاهر مسلمان شده بوده به نام حاج ولیام سن پیدا کردند و با بررسی کتاب خاطرات آقای سر دنیس رایت(دیپلمات‌ انگلیسی در ایران) میتوان بیشتر به راز عدم حضور چندساله پدر خمینی(مصطفی هندی) پی برد, سر دنیس رایت (دیپلمات‌ انگلیسی) در کتاب ”انگلیسی‌ها در میان ایرانیان” بیان میکند که: {بسیاری از اداره امور جاسوسی انگلستان در ایران توسط کمپانی هند شرقی انجام میشد و به علت احترامی که مردم , حاکمان, امرا و درباریان ایرانی به آخوندهایی که سید بودن میگذاشتند و به علت جهل, خرافه پرستی و اعتقادی که مردم آن زمان ایران در دعانویسی سیدها برای حل مشکل و رفع چشم زخم و درمان بیماری داشتند بطوریکه ملاهایی که سید بودن نفوذ زیادی دراندرونی ها پیدا کرده بودند و به خوبی به اخباراندرونی ها و محافل خصوصی دسترسی پیدا میکردند و به همین علت انگلستان بسیاری از جاسوسان خود را به شکل سید هندی به ایران میفرستاد تا ضمن جاسوسی سعی در نفوذ در بین مردم و حکومت کنند و اخبار را به موقع به انگلیسی ها بدهند و همچنین سیدهای هندی سعی میکردند در بین قبایل و عشایر نفوذ داشته باشند و آنها را علیه حکومت مرکزی تحریک کنند تا حکومت ایران ضعیف شود
از سایت  سعید  شمیرانی 

۱۳۹۲ شهریور ۲۱, پنجشنبه

حاکم شهر وحشت‌الله! (دکلمه‌ای زیبا با تصاویری تأثرانگیز در وصف خمینی و ی...

مفاهیمی همچون نفرین، لعنت، نفرت و انتقام، که مفاهیمی عمیقاً ایدئولوژیک هستند، مورد تأیید نمی‌باشند؛ همچنین یکی از مشکلات اساسی فرهنگ ما، تقسیم‌بندی انسان‌ها در قالب‌های دیو و فرشته، ابلیس و قدیس و اهورا و اهریمن است؛ اما زبان هنر و ادبیات سیاسی، لزوماً زبان منطق خشک، فلسفه و اندیشه سیاسی نیست؛ بنا بر این، نمی‌توان از زیبایی این اشعار و عمق دردی که در دل این شعر و درون مردم ایران رخنه کرده، چشم پوشید و در عین حال که باید از انتقام و نفرت پرهیز کرد، اما مردم را نیز باید از عمق فاجعه‌ها آگاه ساخت. بنا بر این، ارسال این ویدئو، به هیچ روی، به معنای موافقت با مفاهیمی چون نفرت و نفربن و لعنت و انتقام نیست. به امید یافتن راهی به رهایی از راه آگاهی، بدون دادن هزینه های گزاف و بی حاصل از جان و جیب مُلک و مردم ایران زمین.
«آن دیو که در زیر درختی بنشسته
بر دوش، عبا و به سر، عمامه ببسته
آن عامل ویرانی و بیماری ایران
آن باعث درد و ستم و زاری ایران
او اوج ستمکاری تازی‌منشان بود
بر ملت ایران ظلمات و خفقان بود
آن دیو که یک شب بشد او رهبر امت
دیدی چه سواری بگرفت از بر ملت؟!
نفرین به امامی که پی جستن نام است
لعنت به سر گور تو و هر چه امام است
آن پیر ستم‌پیشه بیمار روانی
آواره بکرد ملت و ویرانه جهانی
در مکتب او بود جهاد راه سعادت
نفرین به تو و مکتب منفور شهادت
در بند تو شد ملت بیچاره ایران
زندان اوین پر شد از انبوه جوانان
هر کس که ز آزادی سخن بر لب خود راند
یا اینکه به کاغذ رهایی قلمی راند
در زیر شکنجه تن و جان را به خدا داد
یا سینه به اهریمن و جلاد زمان داد
جلاد زیاد است، ولی در ره بیداد
خلخالی دیوانه کجا می‌رود از یاد؟!
تا زانوی او خون بزرگان و دلیران
نفرین به تو ای قاتل بی‌شرم جوانان
خون‌های فراوان زند از دست تو فریاد
نفرین به سر و ریش تو دیوانه جلاد
بعد از ستم صادق خلخالی بدکار
اینک سر احمدی‌نژاد گشته پدیدار
رویش بکند یاد ز بوزینه و چیتا
البته که بوزینه ببخشد سخنم را
این جوجه‌بسیجی بداندیشه و بدریخت
با جنگ و ترور، پایه این گیتی به هم ریخت
اندیشه او حیله و جادوی ولایت
عمق سخنش حرف جهاد است و شهادت
گفتا که به خواب، گفته به او حضرت مولا
آیین من از بمب اتم بوده مهیا
پس جای درخت و بوته و شاخه گل‌ها
باید که اورانیوم شود زراعت ما
همراه نماز و روزه و ذکر مصیبت
با قدرت هسته ای رسیم به اوج عزت
در شب تولد ضعیفان و یتیمان
باید که گذاری کیک زرد بر سفره‌هاشان
ای وای از این شام و از این روز سیاهی
نفرین به چنین حاکم بوزینه‌نمایی
هر جان که گرفتی تو از این ملت ناکام
گفتی که همه بوده به فرموده اسلام
نفرین خدا بر تو نماینده اسلام
بر ریشه و بر پایه و بر مکتب اسلام
هر کس که کنون جامه بیداری بپوشد
یا در ره آزادی و آبادی بکوشد
یک قطره باران رهایی که ببارد
بر میهن ما نور طلایی که بتابد
دانشجو اگر نامی ز آزادی بیارد
یا اینکه کشاورز گل آبادی بکارد
شمشیر علی گیرد از او جان عزیزش
یا اینکه علی خامنه‌ای یار و رفیقش
قانون تو قرآن و دو سه تازی رئیس‌ات
غداره‌کش قافله‌زن یار عزیزت
شمشیر دو سر سنبل آیین پلیدت
نفرین به تو و دین تو و سنبل دینت
میهن شده از فقر و ستم، خانه بیداد
هر گوشه، جوانان وطن خسته و معتاد
در محفل شیخ عرب، این گرگ بیابان
ابزار طرب گشته زن و دختر ایران
از نقره گران‌تر شده است قیمت هر نان
ارزان‌تر از آن بوده فقط جان جوانان
با این همه زجر و خاری و خفت مردم
در جیب فلسطینی بشد حقوق مردم
از کودک ایرانی گرفت نان شبش را
تا شیخک لبنانی کشد عربده‌اش را
بر میهن ما جای شکوه مهر یزدان
مالیده شده نام حماس و نام لبنان
آن پرچم ایرانی و آن رنگ و نگارش
خورشید فروزنده و آن شیر ژیانش
گردیده کنون پرچم بی‌فروغ الله
با چهره عنکبوتی و دشنه ملا
نفرین به چنین بیرق و هرچه آیت الله
مر خاتمی و هاشمی و هر آنچه ملا
نفرین به تو ای حاکم شهر وحشت‌الله
بر گنبد و بر گور امام رحمت‌الله
افسوس که این میهن ما یاری ندارد
کس با نفس خسته ما کاری ندارد
ایران شده ویرانه و غمخوار ندارد
ملت شده درمانده و سردار ندارد
گویی که کسی جایی در این لانه ندارد
در قلب و دلش مهری به این خانه ندارد
نفرین به زبانی که ز «آزادی» نگوید
این لکه بیگانه ز ایرانی نشوید»

خامنه ای و مزدورانش بترسند از روزی به همین زودی که مردم ایران همگی پشت به پشت در مقابل جنایات این رژیم خونخوار می ایستد و مانند این فیلم برای نجات فرزندان ایران زمین از ظلم و سرنگونی دیکتاتوری جمهوری اسلامی در خیابان ها مبارزه خواهند کرد

۱۳۹۲ خرداد ۶, دوشنبه

هالو 150 من که میرم رای میدم

آقای هالو :
شام و نهارمون شده فقط انرژی هسته ای
بمب اتم رو بتپونن بهمون بی وازلین
من که میرم رای میدم شمام برین رای بدین

حزبا اگه بسته شدن برین همه  تو حزب باد
اونجا حقوق بشروخوب بمالونین تا بچاد
بعد اگه تحریم شدین ، بشین تا جونتون در آد
این که جون از کجا درآد خب اختیار تام دارین
من که میرم رای میدم شمام برین رای بدین

از این به بعد وضو با ساندیس بگیرین به جای آب
بعد برین شعار بدین مرگ به این مرگ به اون .....
من که میرم رای میدم شمام برین رای بدین

دفعه پیش گفته بودم من که دیگه رای نمیدم
نوشابه بهم دادن و گفتن که شکر خورده بیدم
واسه اینکه بهم نگن هالو بفرما تو اوین
من که میرم رای میدم فقط نمیدونم به کی بدم

۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

Mohsen Chavoshi & Farzad Farzin - Vaseh Aberooye Mardomet Bejang

واسه مردمت بجنگ ... <3
از خودت کم کن ، به عشق مردمت... <3
حاضرم به خاطر غرور تو
به نبرد همه دنیا برم
من زمین خوردم تمام عمرم و
تا همین یه پله رو بالا برم ...
من زمین خوردم تو بالاتر بری
تا همه دنیا تورو صدا کنن
اگه بالا رفتم از این پله ها
واسه این بوده تورو نگاه کنن

از یه سینه ستبر خالی و
زور بازو پهلون نمیشه ساخت
از خودت کم کن ، به عشق مردمت
رو ترازو پهلوون نمیشه ساخت
میون ِ این پهلوونـا هیچ کسی
با یه برد احساس خوشبختی نکرد
واسه آبروی مردمت بجنگ
این مدالا تختی رو تختی نکرد
گاهی اون کسی زمینت میزنه
که خودت حس میکنی تو مشتته
وقتی اون گنده ترا رو میبری
شک نکن که قلب مردم پشتته

از یه سینه ستبر خالی و
زور بازو پهلوون نمیشه ساخت
از خودت کم کن ، به عشق مردمت
رو ترازو پهلوون نمیشه ساخت ...

۱۳۹۲ اردیبهشت ۸, یکشنبه

هیچ ایرانی اگر خائن به مردم و شریک جانیان نباشد در پوشش قانون اساسی جمهوری ننگین و فضاحت بار اسلامی هرگز رای نخواهد داد


و هنوز چقدر ما مردم ایران را ساده فرض کرده اند
وقاحت و بیشرمی تا حد اعلا.........ملیجک  احمدی نژاد در این روزهای پایانی عمر ریاست جمهوری تقلبی در بازی پشت پرده ی خامنه ای (اگرچه با بینش روشن مردم ایران دست این شیادان جنایتکار رو شده و پیش بینی بازیهای پشت پرده بسیار آسان است )
برای مشروعیت بخشیدن به نتیجه آرا انتصابات ۸۸ ،در حالی  پیشوای شیادش را تهدید  میکند که به طریقی در لفافه بگوید '' تقلبی '' که صورت گرفته '' تنها برای جلو گیری'' از '' توهم تقلب '' در افکار عمومی بوده است  !!!!!!!!!!!!!!!!!!
(۱۶ میلیون رای تبدیل به ۲۴ میلیون رای شد انهم با مخالفت جناب مترسک )
و در این حال محبوبیتی هم برای مترسک جدید مشایی کسب کند و اینبار او را بجای مترسک یا مهره ی سوخته  میر حسین موسوی بنشاند  و شاید هم  کاندیداتوری خاتمی را ارزشی دوباره نزد مردم ببخشند،تا شاید گروهی ساده لوح دست کم برای اعلام مخالفت با رژیم به پای صندوق های رای بروند ،تا دراجرای نمایش خیمه شب بازی تعدادی مترسک برای نمایش هایشان  داشته باشند .
برای داغ کردن این نمایش انتخاباتی که تنها موردیست که جمهوری جنایتکار ناچار است برای مشروعیت ظاهری اش در جایگاه بین المللی رعایت کند ، دستگاه ملایان ازهرگونه دست آویزی استفاده میکند ،تا ظاهر این شرایطی که با هزاران دوز و کلک طی این ۳۵ سال بدست آورده پایدار بدارد .............زهی خیال باطل
هیچ ایرانی با شرفی دیگر در این خیمه شب بازی شرکت  نخواهد کرد

۱۳۹۲ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

پیغام امروز کلیسا !!



هنگامی که ضعف و ناتوانی خود را به مسیح اقرار کنیم، وی نیازهای ما را برآورده می‌سازد.
ما شاگردان نیز گاه تمام وقت خود را صرف صید ماهی در سمت نادرست می‌کنیم بدون اینکه چیزی صید کنیم. این عیسی است که باید به ما بگوید که تور خود را در کجا بیندازیم. این عیسی است که باید ماهی را به درون تور بکشد (لوقا ۵: ۴-۶).
یوحنا باب ۲۱
♥♥♥
عیسی بر شاگردان به هنگام ماهیگیری ظاهر می شود

۱ بعد از آن‌ عیسی‌ باز خود را در کناره‌دریای‌ طبریه‌، به‌ شاگردان‌ ظاهر ساخت‌ و بر اینطور نمودار گشت‌: ۲ شمعون‌ پطرس‌ و تومای‌ معروف‌ به‌ توأم‌ و نتنائیل‌ که‌ از قانای‌ جلیل‌ بود و دو پسر زبدی‌ و دو نفر دیگر از شاگردان‌ او جمع‌ بودند. ۳ شمعون‌ پطرس‌ به‌ ایشان‌ گفت‌:”می‌روم‌ تا صید ماهی‌ کنم‌.” به‌ او گفتند: “مانیز با تو می‌آییم‌.” پس‌ بیرون‌ آمده‌، به‌ کشتی‌ سوار شدند و در آن‌ شب‌ چیزی‌ نگرفتند. ۴ و چون‌ صبح‌ شد، عیسی‌ بر ساحل‌ ایستاده‌ بود لیکن‌ شاگردان‌ ندانستند که‌ عیسی‌ است‌. ۵ عیسی‌ بدیشان‌ گفت‌: “ای‌ بچه‌ها نزد شما خوراکی‌ هست‌؟” به‌ او جواب‌ دادند که‌ “نی‌.” ۶ بدیشان‌ گفت‌: “دام‌ را به‌ طرف‌ راست‌ کشتی‌ بیندازید که‌ خواهید یافت‌.” پس‌ انداختند و از کثرت‌ ماهی‌ نتوانستند آن‌ را بکشند. ۷ پس‌ آن‌ شاگردی‌ که‌ عیسی‌ او را محبت‌ می‌نمود به‌ پطرس‌ گفت‌: “خداوند است‌.” چون‌ شمعون‌ پطرس‌ شنید که‌ خداوند است‌، جامه‌ خود را به‌ خویشتن‌ پیچید چونکه‌ برهنه‌ بود و خود را در دریا انداخت‌. ۸ اما شاگردان‌ دیگر در زورق‌ آمدند زیرا از خشکی‌ دور نبودند، مگر قریب‌ به‌ دویست‌ ذراع‌ و دام‌ ماهی‌ را می‌کشیدند. ۹ پس‌ چون‌ به‌ خشکی‌ آمدند، آتشی‌ افروخته‌ و ماهی‌ بر آن‌ گذارده‌ و نان‌ دیدند. ۱۰ عیسی‌ بدیشان‌ گفت‌: “از ماهی‌ای‌ که‌ الان‌ گرفته‌اید، بیاورید.” ۱۱ پس‌ شمعون‌ پطرس‌ رفت‌ و دام‌ را بر زمین‌ کشید، پر از صد و پنجاه‌ و سه‌ ماهی‌ بزرگ‌ و با وجودی‌ که‌ اینقدر بود، دام‌ پاره‌ نشد. ۱۲ عیسی‌ بدیشان‌ گفت‌: “بیایید بخورید.” ولی‌ احدی‌ از شاگردان‌ جرأت‌ نکرد که‌ از او بپرسد “تو کیستی‌”، زیرا می‌دانستند که‌ خداوند است‌. ۱۳ آنگاه‌ عیسی‌ آمد و نان‌ را گرفته‌، بدیشان‌ داد و همچنین‌ ماهی‌ را. ۱۴ و این‌ مرتبه‌ سوم‌ بود که‌ عیسی‌ بعد از برخاستن‌ از مردگان‌، خود را به‌ شاگردان‌ ظاهر کرد.
گفتگوی عیسی با پطرس

۱۵ و بعد از غذا خوردن‌، عیسی‌ به‌ شمعون‌ پطرس‌ گفت‌: “ای‌ شمعون‌، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت‌ می‌نمایی‌؟” بدو گفت‌: “بلی‌ خداوندا، تو می‌دانی‌ که‌ تو را دوست‌ می‌دارم‌.” بدو گفت‌: “بره‌های‌ مرا خوراک‌ بده‌.” ۱۶ باز در ثانی‌ به‌ او گفت‌: “ای‌ شمعون‌، پسر یونا، آیا مرا محبت‌ می‌نمایی‌؟” به‌ او گفت‌: “بلی‌ خداوندا، تو می‌دانی‌ که‌ تو را دوست‌ می‌دارم‌.” بدو گفت‌: “گوسفندان‌ مرا شبانی‌ کن‌.” ۱۷ مرتبه‌ سوم‌ بدو گفت‌: “ای‌ شمعون‌، پسر یونا، مرا دوست‌ می‌داری‌؟” پطرس‌ محزون‌ گشت‌، زیرا مرتبه‌ سوم‌ بدو گفت‌ “مرا دوست‌ می‌داری‌؟” پس‌ به‌ او گفت‌: “خداوندا، تو بر همه‌ چیز واقف‌ هستی‌. تو می‌دانی‌ که‌ تو را دوست‌ می‌دارم‌.” عیسی‌ بدو گفت‌: “گوسفندان‌ مرا خوراک‌ ده‌. ۱۸ آمین‌ آمین‌ به‌ تو می‌گویم‌ وقتی‌ که‌ جوان‌ بودی‌، کمر خود را می‌بستی‌ و هر جا می‌خواستی‌ می‌رفتی‌ ولکن‌ زمانی‌ که‌ پیر شوی‌ دستهای‌ خود را دراز خواهی‌ کرد و دیگران‌ تو را بسته‌ به‌ جایی‌ که‌ نمی‌خواهی‌تو را خواهنـد برد.” ۱۹ و بدیـن‌ سخن‌ اشاره‌ کرد که‌ به‌ چه‌ قسم‌ موت‌ خدا را جلال‌ خواهد داد و چـون‌ این‌ را گفـت‌، به‌ او فرمـود: “از عقب‌ مـن‌ بیـا.” ۲۰ پطرس‌ ملتفت‌ شده‌، آن‌ شاگردی‌ را که‌ عیسی‌ او را محبت‌ می‌نمود دید که‌ از عقب‌ می‌آید؛ و همان‌ بود که‌ بر سینه‌ وی‌، وقت‌ عشا تکیه‌ می‌زد و گفت‌: “خداوندا کیست‌ آن‌ که‌ تو را تسلیم‌ می‌کند؟” ۲۱ پس‌ چون‌ پطرس‌ او را دید، به‌ عیسی‌ گفت‌: “ای‌ خداوند و او چه‌ شود؟” ۲۲ عیسی‌ بدو گفت‌: “اگر بخواهم‌ که‌ او بماند تا باز آیم‌ تو را چه‌؟ تو از عقب‌ من‌ بیا.” ۲۳ پس‌ این‌ سخن‌ در میان‌ برادران‌ شهرت‌ یافت‌ که‌ آن‌ شاگرد نخواهد مرد. لیکن‌ عیسی‌ بدو نگفت‌ که‌ نمی‌میرد، بلکه‌ “اگر بخواهم‌ که‌ او بماند تا باز آیم‌ تو را چه‌؟” ۲۴ و این‌ شاگردی‌ است‌ که‌ به‌ این‌ چیزها شهادت‌ داد و اینها را نوشت‌ و می‌دانیم‌ که‌ شهادت‌ او راست‌ است‌. ۲۵ و دیگر کارهای‌ بسیار عیسی‌ بجا آورد که‌ اگر فرداً فرداً نوشته‌ شود گمان‌ ندارم‌ که‌ جهان‌ هم‌ گنجایش‌ نوشته‌ها را داشته‌ باشد.

۱۳۹۲ فروردین ۱۷, شنبه

انتشار آماری از مجازات اعدام ها در ایران



به گزارش سایت "روشنگری" پنجمین گزارش "سازمان حقوق بشر ایران" با ذکر دستکم ۵۸۰ مورد اعدام در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.

طبق این گزارش، ۶۰ درصد اعدام ها در ملاءعام انجام شده اند و در بیش از ۱۵ زندان ایران اعدام های اعلام نشده و مخفی صورت گرفته اند. در این گزارش آمده که آمار اعدام در سال ۲۰۱۲ با در نظرگرفتن احتمال وجود تعداد زیادی اعدام مخفیانه، جزو بالاترین میزان اعدام سالانه در ۱۵ سال گذشته است. دستکم ۵۸۰ نفر در این سال اعدام شده اند.


آمار تفصیلی مجازات اعدام در ایران در سال ۱۳۹۱

پنجمین گزارش "سازمان حقوق بشر ایران" با ذکر دستکم ۵۸۰ مورد اعدام در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. طبق این گزارش، ۶۰ درصد اعدام‌ها در ملاءعام انجام شده‌اند و در بیش از ۱۵ زندان ایران اعدام‌های اعلام نشدهو مخفی صورت گرفته‌اند.

سازمان حقوق بشر ایران پنجمین گزارش سالانه خود را با تاکید بر این نکته منتشر کرده که به دلیل سرکوب مدنی، نبود آزادی مطبوعات و فقدان شفافیت نظام قضایی ایران، امکان ثبت کلیه موارد اعدام در این کشور میسر نیست.

در این گزارش آمده که آمار اعدام در سال ۲۰۱۲ با در نظرگرفتن احتمال وجود تعداد زیادی اعدام مخفیانه، جزو بالاترین میزان اعدام سالانه در ۱۵ سال گذشته است. دستکم ۵۸۰ نفر در این سال اعدام شده‌اند که ۷۶ درصد آنان به ارتکاب جرایم مربوط به قاچاق مواد مخدر متهم بوده‌اند. ۲۹۴ مورد از اعدام‌ها توسط منابع رسمی گزارش شده و باقی مربوط به گزارش منابع غیررسمی هستند.

در این گزارش، تنها ۸۵ مورد از ۳۲۵ مورد اعدام مخفی زندان وکیل آباد لحاظ شده است. بر این اساس ۶۰ درصد از کل اعدام‌های سال گذشته در ایران در ملاءعام اجرا شده‌‌اند و یک‌سوم قربانیان آن مرتبط با قاچاق مواد مخدر بوده‌اند. در گزارش تاکید شده که تعداد اعدام‌ها به‌خصوص اعدام ‌در ملاءعام پس از اعتراضات سال ۲۰۰۹ به صورت چشمگیری افزایش یافته و به نسبت پیش از آن شش برابر شده‌اند.

سازمان یاد شده اعلام کرده که دستکم ۹ زن، ۲۷ شهروند افغان و یک شهروند پاکستانی در سال ۲۰۱۲ در ایران اعدام شده‌اند. اعدام یک مرد جوان "به سبک طالبان" در استادیوم فوتبال سبزوار و اعدام دو مرد جوان به جرم زورگیری و قطع انگشتان یک مرد در شیراز از نمونه‌هایی هستند که این سازمان آنها را شیوه‌های جدید ارعاب خوانده است.

مواد مخدر در ردیف اول جرایم

سازمان حقوق بشر ایران یادآوری کرده که قسمت اعظم اعدام‌ها در جمهوری اسلامی مجازات جرایم مرتبط با مواد مخدر هستند، اما به دلیل محرومیت این محکومان از پوشش خبرهای بین‌المللی و نبود کارزاری برای نجات جان‌شان، مورد توجه قرارنمی‌گیرند و هویت بسیاری از آنها فاش نمی‌شود.

در گزارش این سازمان از افزایش اعدام زندانیان وابسته به اقلیت‌های قومی، خصوصا زندانیان عرب، بلوچ و کرد ابراز نگرانی شده است. در سال ۲۰۱۲ چهار فعال عرب اهوازی به دار آویخته شدند. پنج نفر دیگر نیز به اتهام "محاربه" در معرض اعدام قرار دارند. نام این متهمان محمد علی عموری‌نژاد، هاشم شعبانی، هادی راشدی، مختار آلبوشوکه و جابر آلبوشوکه است. شش زندانی کرد سنی در دسامبر ۲۰۱۲ در زندان قزلحصار کرج اعدام شدند و دو زندانی کرد دیگر به نام‌های زانیار و لقمان مرادی در صف اعدام قرار دارند.

در نمودار ترسیم شده توسط سازمان حقوق بشر ایران دیده می‌شود که جرایم مرتبط با مواد مخدر و پس از آن جرایمی چون تجاوز، قتل، محاربه و سرقت مسلحانه بیشترین میزان مجازات را در سال ۲۰۱۲ داشته‌اند.

این سازمان به شکنجه، اعتراف اجباری و برگزاری دادگاه‌های "ناعادلانه" در رابطه با اعدام‌های مربوط به مواد مخدر اشاره کرده و می‌نویسد که بیشتر محکومان جرایم مواد مخدر، متعلق به طبقات پایین اقتصادی-اجتماعی ایران هستند.

پراکندگی جغرافیایی اعدام‌های رسمی و مخفیانه

به نوشته سازمان حقوق بشر ایران، استان فارس بعد از تهران و کرج بالاترین امار اعدام‌های رسمی را دارد. زندان ارومیه پس از تهران و کرج و زندان وکیل‌آباد مشهد بالاترین آمار اعدام‌های گزارش‌نشده را داراست. بیش از نیمی از اعدام‌های یزد و سیستان-بلوچستان و تمامی اعدام‌های استان گیلان به صورت مخفی بوده و از طریق رسانه‌ها اعلام نشده‌اند. بسیاری از زندانیان بلوچ در دیگر زندان‌های ایران اعدام شده‌اند.

این سازمان می‌‌گوید که استان‌های تهران، کرج و خراسان رضوی با ۶۵ مورد بالاترین میزان اعدام در سال گذشته را داشته‌اند. بر این اساس، آمار اعدام‌های مخفی یا اعلام‌نشده در تهران و کرج ۱۱۴ مورد یعنی تقریبا ۱۷۵ درصد از اعدام‌های رسمی و گزارش‌شده بیشتر است.

این سازمان می‌گوید در حال بررسی گزارشی از ۲۴۰ اعدام دیگر در زندان وکیل‌آباد است که در گزارش اخیر محاسبه نشده‌اند. بنا بر گزارش یادشده، از ۹۵ اعدام مخفی استان خراسان رضوی، ۸۵ مورد در زندان وکیل ‌آباد مشهد انجام شده و ۱۰ مورد دیگر مربوط به زندان تایباد هستند.

سنگسار احتمالی چهار زن

در بخشی از گزارش سازمان حقوق بشر ایران به نقل از وب‌سایت "ملی مذهبی" به سنگسار احتمالی چهار زن و انتقال اجساد آنها به پزشک قانونی تهران اشاره شده است. در گزارش آمده که منبع تماس این سازمان، با اطمینان مرگ این چهار زن را ناشی از سنگسار و دخالت قوه قضاییه می‌دانست، اما پزشک قانونی این ادعا را رد کرد. جرایم این چهار زن در پرونده آنها، "مشارکت در رفتارهای غیراخلاقی جنسی و سوءمصرف مواد مخدر" عنوان شده بود.

در گزارش قید شده که به علت مسائل امنیتی امکان دسترسی به جزییات بیشتر این پرونده نیست اما موضوع در دست بررسی و پیگیری است. این سازمان هم‌چنین تاکید کرده که مقامات ایرانی به دلیل حساسیت افکار عمومی جهان نسبت به اعدام زنان، تنها نام سه زن زندانی را به طور رسمی در فهرست اعدام‌شدگان ثبت کرده‌اند. آمار این سازمان از اعدام زنان در سال گذشته ۹ نفر است که از منابع موثق و غیررسمی کسب شده‌اند.

لزوم دخالت سازمان ملل

سازمان حقوق بشر ایران با اتکاء به گزارش‌های تایید نشده، از خطر اجرای حکم اعدام در مورد دستکم ۳۰۰۰ نفر در زندان وکیل‌آباد مشهد نوشته و از سازمان ملل خواسته که یک کمیته حقیقت‌یاب برای پیگیری درستی چنین اخباری به ایران بفرستد.

منابع این سازمان گفته‌اند که در حال حاضر قریب به ۲۰ هزار زندانی در وکیل‌آباد محبوس هستند که به دلیل کمبود جا مجبورند روی پله‌ها و در راهروها بخوابند. آمار زندانیان سال ۲۰۱۱ در این زندان ۱۳۰۰۰ هزار نفر بوده در حالی که گنجایش این زندان ۳۰۰۰ نفر است.

این سازمان در پایان گزارش سالانه خود از جمله خواستار تمدید ماموریت گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران، پایان فوری تبعیض علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی، تامین دادگاه‌های عادلانه و پیوستن ایران به عهدنامه تعلیق مجازات اعدام شده است؛ از کشورهای کمک‌کننده به "برنامه پیکار جهانی با مواد مخدر" نیز خواسته شده که همکاری و کمک مالی خود به ایران را مشروط به تعلیق مجازات مرگ مرتبط با قاچاق مواد مخدر سازند.

سازمان حقوق بشر ایران یک سازمان غیرانتفاعی با اعضای داخل و خارج از ایران است که به عنوان یک سازمان بین‌المللی در نروژ ثبت شده است. این سازمان که از سال ۲۰۰۵ کار خود را آغاز کرده، دو دفتر محلی در نروژ و ایتالیا دارد و بخش کمپین اینترنتی آن در کانادا مستقر است.

دویچه وله

تجمع اعتراضی مقابل سفارت ایران در استکهلم

روز جهانی علیه مجازات اعدام سه شنبه های اعتراض تا سرنگونی

هر کجا مشتی گره شد مشت من
زخمی هر تازیانه پشت من
هر کجا فریاد آزادی منم
من در این فریادها دم میزنم
......
http://www.youtube.com/watch?v=4EzZHznbTbI

گزیده ای از فرتورهای کمپین ما در اعتراض و افشاء کنش های ضد انسانی و دیکتاتوری جمهوری ننگین و دهشت انگیز اسلامی در ماه مه ۲۰۱۲ در میدان سرگل استکهلم از آغاز تا پایان با امید به کنشی چند باره در همبستگی و پشتیبانی همه باورها و گروه ها تا سرنگونی این رژیم خونخوار


                                   آقای افشار و دیگر یاران

ساخت و امضاء پتیشن اعتراض به جنایتهای رژیم جمهوری اسلامی در ایران

                                     نمایش خیابانی سنگسار
                                     سامیه :پاسدار مامور اجرا حکم
                                    هانیه :زن محکوم به سنگسار



                              پشت صحنه نمایش سنگسار (چادر)
                           صحنه پایانی سنگسار ،جان دادن محکومین
                                    اتاق خبر(چادر)
                      روز جهانی مادران (حمایت از مادران زندانی سیاسی )





روز جهانی حمایت از آزادی بیان 

                                      سخنرانی لارش ویلکس

                                              فرا خوان کمپین



                                            روز پایانی کمپین



                      نخستین روز کمپین و ساخت بدنه زندانی به نام ایران
                            امضاء پتیشن توسط رهگذران آزادیخواه

                           حمایت از مسیحیان و دگر اندیشان زندانی


پیش از نمایش سنگسار با آخوند حکومتی 

درد ... ما جدا ز هم فریاد میکشیم



من درد میکشم    تو درد میکشی
او نقش ما بر دار میکشد
من آه  میکشم    تو آه میکشی
او نقشه ای پلید در خاک میکشد
من پر میزنم    تو پر میکشی
او روی بال ما هی تیغ میکشد
من داد میزنم    تو داد میکشی
او داد ما دو تا در باد میزند
من زخم میخورم    تو درد  میکشی
او با خنجرش هی زخم میزند
من گشنه ام    تو تشنه ای   ما گشته ایم کویر
او میکشد همه زیر تیغ خویش
من در سکوت    توبی تکلمی   ما در سکوت خویش فریاد میکشیم
او در سکوت ما نعره میکشد
من ره آزادی در خواب میکشم      تو نقش قایقی در آب میکشی
او نقش خون ما در خاک میکشد
من بی تو تنها نشسته ام   تو بی من در خود شکسته ای   ما جدا ز هم فریاد میکشیم
...................او بین ما دیوار میکشد .http://www.youtube.com/watch?v=zJGAzk516Hk

۱۳۹۱ اسفند ۲۶, شنبه

نمیترسیم ...


نترسانندم ازمیدان ،  که من جانباز میدانم
که من ازمذهب وایمان ،به جز ایران نمیدانم
نترسانندم از خنجر ،نه از این خانمان سوزی
که هر زخم تبر در من، جوانه میشود  روزی
در این مکتب سرای خواب، شبیخون ناخود آگاه است
به گلزاری که جای آب ،سر بریده در چاه است
اگر از پای بنشنیم  ،اگر سر بر سکوت آریم
از این خانه به جز ویرانه ای بر جای نگذاریم
بیا طوفان برانگیزیم ، بیا با هم به پا خیزیم
چراغ چشم دشمن را ،به سقف خانه آویزیم
بیا تا عمر ما باقیست ،بیا تا خون به رگ داریم
به میهن جان دهیم و، یا از این جان دست بر داریم
بمان با من بخوان با من، که وقت مرگ دشمن شد
بریده باد ان  دستی که  سرخ  از خون میهن شد
مرا در دام اگر گیرند ،به حبس آرند پروازم
برون آرند چشمم را ، بسوزانند آوازم
مرا گر لب به لب دوزند ،بخاک آرند  دهانم را
اگر بر دارم  آویزند ، برقصانند  جانم را
نترسانندم از میدان  که من جانباز میدانم
که من از مذهب وایمان  به جز ایران  نمیدانم
نترسانندم از زندان  تو گر آتش بر انگیزی
مرا مرگ هم نترساند، تو گر با من بپا خیزی
بیا تا عمر ما باقیست   بیا تا خون به رگ داریم
به میهن جان دهیم و ،یا از این جان دست بر داریم ....

۱۳۹۱ اسفند ۲۲, سه‌شنبه

اولین روز سه شنبه های اعتراض مقابل جاسوسخانه ی جمهوری مرگ و خون حکومت متجاوز به ایران و ایرانی در استکهلم


این فیلم مربوط به اولین روزیست که ما سه شنبه های اعتراض را
مقابل جاسوسخانه ی جمهوری مرگ و خون حکومت متجاوز به 
ایران و ایرانی در استکهلم شروع کردیم 
ان روز اندوه بی پایان زلزله خانمان بر انداز ورزقان و بی تفاوتی
دولت نسبت به زلزله زدگان قلب و روحمان را فشرده بود ،وامروز
قرارعزای عمومی برای مرگ دیکتاتوری به نام هوگو چاوز
در میهنمان ایران ،روانمان را بیش از پیش به آشوب و دگرگونی میکشد
با این حال امروز بعد از چند ماه
و روز به روز به یاران ما افزوده شده و هر هفته سیلی محکم تری
به دهان مزدوران جمهوری اسلامی که آلوده به واژگان مخصوص
به همین رژیم خونخوار هست زده میشود وامیدوارم بزودی هر روز
انبوه انسان های مبارزآزادیخواه را در این خیابان ببینم و تا آنجا پیش
برویم که این مکان آلوده به جنایات رژیم را به دست انسانهایی شریف
و امین بسپاریم .
به امید آزادی میهنمان ایران عزیز و مردم آزاد اندیش ایرانی
سرنگون باد رژیم دیکتاتوری و جنایتکار جمهوری اسلامیhttp://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=vMotB_MvVBA

۱۳۹۱ اسفند ۲۰, یکشنبه

ترانه بسیار زیبای دختر افغان با صدای زیبای شهلا زلاند

ترانه بسیار زیبای «دخت افغان»با  صدای دلنشین 
شهلا زلاند خواهر هنرمند قدیمی و ارزشمند مان 
فرید زلاند در برنامه ستاره افغان به مناسبت روز زن 


International women's day on Afghan Star Season

با آرزوی روزی که بانوان هنرمند ما هم 
در سرزمین مادریمان ایران عزیز بتوانند
آزادی را با صدای گرمشان به همراه 
هم میهنان جشن بگیرند 



نیست شوقی که زبان باز کنم از چی بخوانم
من که منفور زمانم  چی بخوانم  چی نخوانم

چی بگویم  سخن از شب که زهر است به کامم
وای از ان مشت ستمگر که بکوبی به دهانم

نیست غمخوار مرا در همه دنیا که بنازم
چه بگریم چه بخندم چه بمیرم چه بمانم

من نه ان بید ضعیفم که به هر باد بلرزم
دخت افغانم و بر جاست که دائم به فغانم

یاد آنروز گرامی که قفس  را بشکافم
سر برون آرم از این عزلت و مستانه بخوانم

خشونت بر زنان با کلاه شرعی اسلام



امروزه همه میدانند که با آمیخته شدن دین با سیاست در حکومت اسلامی ایران و نقض آشکارای حقوق بشر  در ایران، آسیب پذیر ترین قشر جامعه یعنی زنان مورد ظلم و خشونت واقع شده اند ، طبق آیات کتاب آسمانی مسلمانان و  همچنین آنچه از گفته ی  پیامبر و امامان میتوان استنباط کرد ،زنان بعنوان جنس دوم محسوب شده اند، به صراحت در قرآن گفته شده که زنان کمتر از مردانند و باید فرمانبردار مردانشان باشند . این عین ظلم به زن است ،زنی که مادر بچه هاست اما سرپرست بچه اش نیست و طبق قوانین اسلامی پدر یا جد پدری سرپرست فرزندان است .در زمان محمد اگر چیزی به ضرر مردان بود طبق کلاه شرعی اسلامی یعنی آیه های قرآنی، آن را شرعن حلال و به نفع مرد به اتمام میرساند اسلامگرایان از آن زمان تا حال از این آیات و روایات پیروی میکنند و تا توانسته اند به زنان ظلم روا داشتند . آیا این است تساوی انسانها که خداوند در خلقت آن گفته ؟

خشونت اسلامی با آیات ضد زن
قرآن کتاب آسمانی مسلمانان که میگویند از سوی خدا ست خدایی که عادل است و خالق همه ی مخلوقات و انسان را چه زن چه مرد اشرف مخلوقات قرار داده  حال با این آیات میگوید که زنان هیچ ارزشی در اسلام جز این که زاد و ولد کنند ندارند در اسلام و قرآن آمده که سهم زنان از ارث نصف سهم مردان است و برای تنبیه مردی که زنش را سه بار طلاق داده و بخواهد برای بار چهارم با او ازدواج کند باید حتمن آن زن با شخص دیگری ازدواج و همبستر شود تا بتواند به عقد شوهر سابقش درآید و اینبار هم از بدن زن به عنوان وسیله ای برای تنبیه مرد استفاده شده، این عین بی عدالتی است . اسلام میگوید شهادت زنان نصف شهادت مردان حساب میشود.  برخی از اسلامگرایان میگویند این مسئله برای آن است که پای زنان کمتر به دادگاه برسد. این درحالی است که این آیه دقیقا نتیجه ای عکس میدهد، یعنی بجای یک زن دو زن باید برای شهادت دادن به دادگاه بروند.
برخی از آیه های ضد زن که در قرآن استفاده شده  :
 سوره بقره آیه ۲۲۸
 باید که زنان مطلقه تا سه بار پاک شدن از عادت ماهیانه از شوهر کردن باز ایستند و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند ، روا نیست که آنچه را که خدا در رحم آنان آفریده است پنهان دارند و در آن ایام اگر شوهرانشان قصد اصلاح داشته باشند به بازگرداندنشان سزاوارترند و برای زنان حقوقی شایسته است همانند وظیفه ای که بر عهده آنهاست و مردان را بر زنان مرتبتی است وخدا پیروزمند و حکیم است.
در این آیه بطور صریح تاکید شده است که مردان در درجه ای بالاتر از زنان قرار دارند و لذا برتر از آنان هستند. نابرابری حقوقی میان زنان و مردان برخاسته از این واقعیت است که ادیان در دوران مرد سالاری شکل گرفته اند.
سوره بقره آیه ۲۲۳
 زنانتان کشتزار شما هستند. هرجا که می خواهید به کشتزار خود درآیید. و برای خویش از پیش چیزی فرستید و از خدا بترسید و بدانید که به نزد او خواهید شد، و مومنات را بشارت ده.
کشتزار نامیده شدن زنان مسئله ای کاملاً جنسی بوده است، یهودیان معتقد بودند برقراری تماس جنسی از پشت با زن باعث چپ شدن چشم کودک وی میشود، محمد وقتی این آیه را گفته است که در مدینه مسلمانان در مورد صحت این قضیه از او پرسش کرده اند. در این آیه به مرد مسلمان اجازه داده میشود تا در هر کجا و در هر زمان و از هر طریق با زن خود رابطه جنسی برقرار کند.(آیا این آیه برخلاف آنچه که میگویند: ” خداوند تمام انسانها را برابر آفریده” نیست ؟)
سوره نساء آیه ۳
 اگر شمارا بیم آن است که در کار یتیمان عدالت نورزید، از زنان هرچه شما را پسند افتد، دو دو و سه و سه و چهار، چهار به نکاح در آورید. و اگر بیم آن دارید که به عدالت رفتار نکنید تنها یک زن بگیرید یا هرچه مالک آن شوید. این راهی بهتر است تا مرتکب ستم نشوید.
در اسلام یک مرد میتواند تا چهار زن رسمی داشته باشد، از نظر شیعه میتواند تعداد بیشماری زن را صیغه کند، و زنان بیشماری را نیز به بردگی بگیرد. اما زنان تنها میتوانند با یک مرد ازدواج کنند و این نابرابری در تضاد با اصل یکم اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد است. مسئله عدالت در اینجا نباید با برابری اشتباه گرفته شود. پیامبر اسلام خود بطور برابر با زنانش برخورد نمیکرده است و زنانش از بی عدالتی او شکایت داشته اند. برخی از اسلامگرایان میگویند این نابرابری به این دلیل است که اگر زنی چند شوهر داشته باشد معلوم نخواهد شد کدام شوهر پدر کدام فرزند است، با وجود اینکه برای اسلامگرایان توضیح داده میشود که اکنون میتوان با آزمایشهای ژنتیکی پدر یک فرزند را تشخیص داد، اما اسلامگرایان از اجازه دادن به همسرانشان برای ازدواج با چند مرد دیگر طفره میروند و تنها این حق را برای مردان میدانند .
سوره نساء آیه ۱۵
و از زن های شما آنان که عمل زشت ( زنا یا مساحقه (همجنس باز) ) مرتکب می شوند ( ای حاکمان اسلامی به وسیله کسی که این تهمت را زده ) چهار نفر مرد از خودتان ( از مؤمنان ) را بر آنها به گواهی طلبید ، پس اگر گواهی دادند آنها را ( به کیفر این عمل به عنوان حبس ابد ) در خانه ها نگه دارید تا مرگ، جان آنها را بگیرد یا خداوند برای آنها راهی ( دیگر ) قرار دهد. ( این حکم در صدر اسلام بود و پس از آن راه دیگر این شد که به جای حبس ابد ، حد زنا بر آنان جاری گردد و حد زنا سنگسار است ).
اسلام به مرد متاهل اجازه داده همزمان ۴ زن عقدی و بینهایت زن صیغه ای داشته باشد اما برای زنان چنین نیست یعنی زن متاهل تنها باید یک همسر داشته باشد و تا وقتی در عقد همسرش است نمیتواند با مرد دیگری رابطه داشته باشد (رابطه جنسی و از نظر اسلام نامشروع ) و اگر با مردی به جز شوهرش ارتباط جنسی داشته باشد زنا کرده و محکوم به سنگسار میشود . و (طبق سوره نور آیه ۶) یک مرد میتواند با ۴ بار شهادت دادن در راه خدا زنش را متهم به زنا کند، (چهار بار بگوید: خدا را شاهد مى‏گیرم که در این نسبت از راستگویانم)
سوره نساء آیه ۲۴
و نیز زنان شوهردار بر شما حرام شده اند، مگر آنها که به تصرف شما در آمده باشند(منظور زنانی است که در جنگ اسیر مسلمانان شده باشند.). از کتاب خدا پیروی کنید. و جز اینها زنان دیگر هرگاه در طلب آنان از مال خویش مهری بپردازید و آنها را به نکاح درآورید نه به زنا، بر شما حلال شده اند. و زنانی را که از آنها تمتع میگیرید واجب است که مهرشان را بدهید. و پس از مهر معین در قبول هردو بدان رضا بدهید گناهی نیست. هر آینه خدا دانا و حکیم است.
در زمان جنگ بعد از کشته شدن مردان، زنان آنها از اموال و غنیمتهای مسلمانان به شمار میروند و مسلمانان میتوانند آنها را تصرف کنند و با آنها همبستر شوند و در صورت تمایل آنها را به فروش برسانند، این مسئله عین برده داری است و برده داری در تضاد با ماده ۴ ام اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد است. بر اساس تاریخ و اسناد اسلامی معتبر پیامبر اسلام خود در مورد صفیه یکی از زنان خود چنین کاری را کرد. در یکروز شوهر و پدر او را کشت و در همانروز با او همبستر شد.
سوره النساء آیه ۳۴
مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آنکه مردان از مال خود نفقه دهند ، پس زنان شایسته مطیع شوهران و در غیبت آنان حافظ ( حقوق آنها ) باشند از آن رو که خدا هم ( حقوق زنان را ) حفظ فرموده است. و زنانی که از نافرمانی آنان ( در حقوق همسری ) بیمناکید باید نخست آنان را موعظه کنید و ( اگر مطیع نشدند ) از خوابگاه آنان دوری گزینید و ( اگر باز مطیع نشدند ) آنان را به زدن تنبیه کنید ، چنانچه اطاعت کردند دیگر راهی بر آنها مجویید ، که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشأن است.
در این آیه (۱) مردان برتر از زنان خوانده شده اند. (۲) یک دلیل برتری مردان به زنان برتری ذاتی آنها است که خداوند به آنها داده است .(۳) دلیل دیگر این برتری آن است که مردان به زنان نفقه (پول) میدهند. (۴) رابطه زن و مرد رابطه ای نابرابر است که به رابطه بین فرمانده و فرمانبردار تشبیه شده است و زنان مجبورند از مردان فرمانبرداری کنند.  (۵) مردان درصورتی که “بیم” نافرمانی (و نه حتی در حالتی که این نافرمانی واقعاً رخ دهد) باید زنان را با سه روشی که آمده است تنبیه کنند، یکی از این تنبیهات این است که باید آنها را کتک بزنند. (۶) بعد از کتک زدن زن توسط مرد اگر زن نافرمانی نکرد نباید به آنها ظلم کنند، کتک زدن زنان مجازاتی ظالمانه است و در تضاد با اصل ۵ ام اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحداست. همچنین ماده ۱۱ ام اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام میدارد که هیچکس را نمیتوان بدون حضور در دادگاه دارای صلاحیت محکوم و مجازات کرد، لذا تصمیم گیری خودسرانه در مورد زن و تنبیه فیزیکی او از طرف مرد کاملا محکوم است.
   سوره نور آیه ۳۱
و زنان مؤمن را بگو تا چشمها ( از نگاه ناروا ) بپوشند و فروج و اندامشان را ( از عمل زشت ) محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهرا ظاهر می شود ( بر بیگانه ) آشکار نسازند ، و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود یا پدران یا پدران شوهر یا پسران خود یا پسران شوهر یا برادران خود یا پسران برادران و پسران خواهران خود یا زنان خود ( یعنی زنان مسلمه ) یا کنیزان ملکی خویش یا مردان اتباع خانواده که رغبت به زنان ندارند یا اطفالی که هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نیستند ( و از غیر این اشخاص مذکور احتجاب و احتراز کنند ) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود. و  ای اهل ایمان ، همه به درگاه خدا توبه کنید ، باشد که رستگار شوید.
با آوردن این آیه  زنان موظف به رعایت حجاب  هستند واینکه زینتهای خود را پنهان کنند. چنین حکمی در مورد مردان وجود ندارد. بر اساس احادیث معتبر اسلامی مسئله حجاب به پیشنهاد عمر وارد اسلام شد زیرا برخی از زنان محمد با مردان غریبه سخن میگفتند و محمد این آیات را برای کنترل زنان خودش سرایید.
سوره احزاب آیه ۵۹
 ای پیامبر ، به همسران و دخترانت و زن های مؤمنان بگو روسری ها و چادرهای خود را بر خویش بیفکنند ( که گردن و سینه و بازوان و ساق ها پوشیده شود ) این ( کار ) نزدیکتر است به آنکه ( به حجاب و عفت ) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار ( فاجران ) قرار نگیرند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.
این آیه از زنان میخواهد که حجاب را بگونه ای رعایت کنند تا شناخته نشوند، این بدان معنی است که صورت آنها نیز همچون حجاب فعلی بسیاری از زنان عرب و افغان باید پوشیده باشد. در مورد حجاب میان زنان و مردان برابری وجود ندارد
 سوره المعارج آیات ۲۹ و ۳۰  
و کسانی که شرمگاه خویش نگه می دارند؛ مگر برای همسرانشان یا کنیزانشان ، که در این حال ملامتی بر آنها نیست.
مردان مسلمان نیازی به نگاه داشتن و پوشاندن شرمگاه (دستگاه تناسلی) خود در مقابل همسرانشان و برده های زنشان ندارند.
و همچنین برخی از دید گاه های تحقیر آمیز  علی بعنوان امام اول شیعیان جهان ایناست:
نامه ۳١ نهج البلاغه
 از رای زدن بازنان بپرهیز،زیرا ایشان را رایی سست و عزمی نا توان است با پرده نشینی،نگاه آلوده شان را راه ببند که سخت گیری در پرده نشینی آنان،ماندگاریشان را افزون کندخارج شدن زنان از خانه بدتر نیست از اینکه کسی را که به او اطمینان نداری به خانه در آوری(یعنی هر دو اینها به یک اندازه میتواند خطرناک باشد)اگر توانی کاری کنی که جز تو را نشناسند،چنان کن .کاری که بدور از توان اوست بدو مسپار زیرا زن چون گل ظریف است نه پهلوان خشن ،گرامی داشتن او را از خدمتگذران و او را به طمع میانداز چندان که دیگری را شفاعت کندزنهار از رشک بردن و غیرت نمودن نابجا،زیرا سبب میشود که زن درستکار به نادرستی افتد و زن به عفت آراسته را به تردید کشاند.
 حکمت ۵٨: زن چون کژدم است که شیرین است گزیدن او.
حکمت ١١٩ : غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان است.
حکمت ١۳١ : جهاد زن خوشرفتاری با شوهر و اطاعت از اوست.
حکمت٢۳٠:همه چیز زن بد است و بدتر چیزی که در اوست این است که مرد را چاره ای نیست از بودن با او.
خطبه ۷۹: اى مردم، زنان ایمانشان ناقص است، حظ و بهره‏شان کم است، عقل‏هایشان کم است.
لازم به ذکر است که با این آیه و امثال آن به مردان شرعن اجازه داده شده تا زنانشان را مورد خشونت روحی ، جسمی ،تجاوز و …. قرار دهند .
بهترین و بدترین زن از دیدگاه محمد پیامبر مسلمانان جهان :
بهترین زنان، زنى مهربان است، در خانواده‏اش با حجاب، عفیف و عزیز، و در برابر شوهرش تسلیم، نرم و خوشخو می باشد؛ با آرایش و زینت و نمایش در برابر همسرش ظاهر شود، و زینتش را از غیر شوهرش مى‏پوشاند؛ به سخنان همسرش گوش دهد و فرمان برد.
بدترین زنان شما، زنى است که در میان کسانش رام، نرم و مطیع است، ولى در برابر شوهرش، مغرور و گردن‏فراز. بدترین زنان، زن نازا و کینه‏توز است که در غیاب شوهرش از هیچ‏گونه رفتار زشتى که باعث جلوه‏گرى شود پروایى ندارد، ولى در برابر شوهرش همانند مرکب سرکشى است که حاضر به هیچ گونه بهره‏دهى نیست، و زنى که هیچ‏گونه عذرى را از همسرش نمى‏پذیرد، و از هیچ لغزش او نمى‏گذرد.
این هم نوعی تحقیر است نسبت به زنان و به نوعی خشونت وقتی پیامبر اسلام که برای مسلمانان جایگاهش بعد از خداست میگوید زن نازا بد است و زنی که همچون برده مطیع مرد باشد زن خوبی است. چه انتظاری از دیگران که این حرفها را به خوردشان داده اند، و جامعه مرد سالاری که مردانش با همین فرهنگ و سنت بزرگ شده اند میتوان داشت؟
سخن آخر :
به امید روزی که سنتهای قرون وسطایی از ایران و خانواده ها به دور ریخته شود و زنانهم از آزادی برخوردار باشند ….
ترجمه آیه ها: گرفته شده ازآقایان مشکینی و الهی قمشه ای